زمینه و هدف: آزادی، عدالت، امنیت و سلامت از اصول و ارکان اصلی دستیابی جوامع به اهداف آرمانی محسوب میشود. در جامعه توحیدی و در نظام اعتقادی و ارزشی اسلام هر یک از این اصول، جایگاه ویژهای دارند و در واقع هر کدام بهعنوان محور در عین تاثیرپذیری، اثر قابل ملاحظهای بر یکدیگر گذاشته و در مجموع محور واحد تعالی انسانی را میسازند. نظام سلامت کشور در چهار دهه گذشته علیرغم موفقیتها و توسعه روزافزون، مشکلات متعددی را تجربه کرده و با چالشهای جدی روبرو بوده است. از جمله این مشکلات میتوان به دسترسی ناکافی جامعه به خدمات سلامت، هزینههای بالای مراقبتهای سلامت، ناهماهنگی سطوح مختلف خدمات، غفلت از مراقبتهای پیشگیرانه، غفلت از مداخلات در سطح جامعه، عدم تعادل در بین منابع، منافع جامعه و نظام سلامت و پاسخدهی اجتماعی اشاره کرد. به نظر اکثر صاحبنظران توسعه و سلامت، توسعه و تعمیق شبکههای بهداشتی درمانی کشور، راهبرد پزشک خانواده، سطحبندی خدمات، نظام ارجاع و شیوههای صحیح تأمین منابع و پرداخت و مشارکت عمومی در ارائه مراقبتهای سلامت راهحلهای اصلی برون رفت از مشکلات نظام ارائه خدمات سلامت میباشند. به همین منظور مقاله پیش رو سعی دارد نقش مشارکت داوطلبان و بایدها در اجرای برنامه مشارکت آنان در برنامههای بهداشتی را تبیین نماید. روشها: این مقاله با روش کیفی و از طریق انجام مصاحبه جامع با 11 نفر از صاحبنظران و نیز مرور تشریحی مطالعات و برنامههای مرتبط انجام شد. یافتهها: تأثیر اجرای برنامههای مشارکتی در کاهش بیعدالتی در سلامت، افزایش پوشش مناسب در شهرها، کاهش بیمارستان محوری و افزایش توجه به عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت از نتایج انجام این مطالعه می باشد. نتیجهگیری: در کنار نتایج حاصل از مطالعه که همگی در ارتقای سلامت جامعه نقش مهمی ایفا می نمایند، حضور داوطلبان سلامت در کنار کارکنان فنی و پشتیبان گروه سلامت در شهرها بهعنوان یار کمک کننده پیشنهاد میشود. برای جلب مشارکت عمومی، مشارکت مردم در برنامهریزی و تصمیمگیری و استفاده از آنان در ارائه مراقبتهای بهداشتی اولیه جامعه شهری، حاشیهنشین و محروم در سطوح ملی و منطقهای جایگاه ویژهای قائل است که باید به طور دقیق و شفاف باز تعریف و توسعه یابد.